آرادآراد، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

فصل سرد

آخه چه فکری کردی ....

1392/12/3 12:12
نویسنده : مامان پگاه
52 بازدید
اشتراک گذاری

باباتون از عمو عباس شکایت کرده واسه اینکه اومده من و شما ها رو از خونه گندی که درست کرده بود نجات داده.اونروز که مامان جونی و خاله نسرین و عمو عباس اومدن باباتون به قصد کشت منو زده بود و شما دوتا طفل معصوم از ترس فقط گریه میکردین . حسابی قاطی کرده بود . در رو رو ما قفل کرده بود و سیم تلفن رو از پایین قطع کرده بود.عمو عباس پایین موند تا من وسایلمون رو جمع کردم و واسه همیشه از اون خونه سه تایی اومدیم بیرون. حالا باباتون نمیدونم چه فکری کرده و رفته از عمو شکایت کرده که زن و بچه منو دزدیده!!!!

پریروز هم رفتیم کلانتری تا به شکایت رسیدگی بشه. اومده بود حسابی هم خوشتیپ کرده بود با یه کلاه روی سرش!

اولش اصرار کرد که برگردیم . اما بعدش دوباره همون آدم لجباز از خود راضی شد و شکایتش رو پس نگرفت.بعد هم رفتیم دادسرا و....

منتها تعجب میکنم از اینکه واقعا خجالت نمیکشه اینهمه منو کتک زد و کبود کرد و داغون کرد و به خودش حق میداد که من نمیرم شکایت کنم و ادعای مردی میکرد.حالا خودش رفته پزشکی قانونی ونوشته توش به علت خراشیدگی دست؟؟؟؟؟

الان خیالم راحت تره که شماها رو با خودم از اون زندگی کشیدم بیرون حداقل اعصابتون آرومتره و امنیت دارین. من خودم مسئول گلهایی مثل شماها هستم میدونم راهم سخته ولی نمیزارم سختی بکشین.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فصل سرد می باشد