بدبختی
بدبختی اینطوریها هم که میگن نیست . آدم یه صبح از خواب پا میشه و میبینه بدبخته بدبخته.مثل آبله مرغون میمونه دون دون میشی و همه ازت فرار میکنن. باهات تماس میگیرن و احوالت رو میپرسن ولی میترسن لمست کنن.بهت امیدواری میدن که یه دوره داره تموم میشه و دیگه سراغت نمیاد.هرچقدر سنت کمتر باشه درد و عوارضش کمتره.
اینطوری بود که منم یه روز صبح که از خواب پاشدم با انبوهی از دونه های ریزو دشت تو صورتم مواجه شدم. الان چند ساله که همه باهام تماس میگیرن و دلداریم میدن.
انواع و اقسام داروها رو هم برام تجویز کردن اما بی فایده است.خدا لعنت کنه هرکی رو که اینو به من انتقال داد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی