آرادآراد، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

فصل سرد

بدون عنوان

از کوچه هایی که عبورش سخت است با تو گذشته ام بارها بارها ، دستم را گرفته ای و باهم لای شمشادهای اکباتان ساعتها نشسته ایم و سیگار کشیدیم و خندیده ایم. بارها از طلوع خورشید کنارت خوابیده ام تا طلوع خورشید بعد بی آنکه چشمانم را حتی یک لحظه بسته باشم. بارها اشک ریخته ای و اشک ریخته ام که نرو .... حالا غمگینم برای همه چیز غمگینم هیچ کس از هیچ راهی نخواهد آمد هیچ کس هرگز جای تو را پر نخواهد کرد کاش می دانستم در آن سوی اقیانوسها چه کسی میهمان چشمهایت خواهد بود در نبود من. همه چیز تو را در من تداعی میکند حتی صدای درست شده مریم دیجی . چه حسادتی کردم به تعریفهایت از او .حتی میدان ولیعصر تورا در من زنده میکند ... ...
20 فروردين 1393

بدون عنوان

از کوچه هایی که عبورش سخت است با تو گذشته ام بارها بارها ، دستم را گرفته ای و باهم لای شمشادهای اکباتان ساعتها نشسته ایم و سیگار کشیدیم و خندیده ایم. بارها از طلوع خورشید کنارت خوابیده ام تا طلوع خورشید بعد بی آنکه چشمانم را حتی یک لحظه بسته باشم. بارها اشک ریخته ای و اشک ریخته ام که نرو .... حالا غمگینم برای همه چیز غمگینم هیچ کس از هیچ راهی نخواهد آمد هیچ کس هرگز جای تو را پر نخواهد کرد کاش می دانستم در آن سوی اقیانوسها چه کسی میهمان چشمهایت خواهد بود در نبود من. همه چیز تو را در من تداعی میکند حتی صدای درست شده مریم دیجی . چه حسادتی کردم به تعریفهایت از او .حتی میدان ولیعصر تورا در من زنده میکند ... ...
20 فروردين 1393

خسته نیستم

نه اینکه خسته باشم فقط کمی پادرد دارم یک تشت آب گرم یک لیوان آب یخ دوباره راه خواهم افتاد تا ابد برای در آغوشت بودن.... .... ...
19 فروردين 1393

بمان

چقدر زود دلم برایت تنگ میشود نگاه میکنی به من چقدر زود دلم امان مرا میگیرد شربیانی خیابان تمام دلتنگی هاست در آغوش من بمان برای ابد خودم را در نگاه تو ماندنی میکنم ...
18 فروردين 1393

اجبار

کی رفتی یادم نیست... من تنهایت گذاشتم و رفتم؟ هیچگاه نخواهی فهمید که یک زن زیر باراجبار چگونه راست می ایستد و اشک نمیریزد.... ...
25 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فصل سرد می باشد